سال ها پیش طنزپردازی کارتونیست شخصیتی خلق کرده بود به نام «رابینگ وود». این کاراکتر فرق اش با رابین هود در این بود که به جای اینکه از ثروتمندان پول بگیرد و به فقرا بدهد، از فقرا می دزدید و به ثروتمندان می داد! به همین سادگی، به همین صراحت. حالا حکایت ماست. در سرزمین عزیز ما، برخی اوقات، فعالیت های شرافتمندانه ی فرهنگی هزار جور گرفتاری و مصیبت و نداری و فقر نصیب می برند و در دستگاه های رسمی به انواع و اقسام روش های مالی و اجرایی تمشیت می شوند و آنگاه فعالیت های دلالانه و رانت خوارانه و بعضاً ناجوانمردانه، راحت و آسان و به سهولت از همه مرزها می گذرند. این چنین است که صورت اهل نجابت و سلامت و رعایت روزبه روز تکیده تر و اهل وقاحت و رذالت و تبعیض هر ساعت فربه تر و شاداب تر می شود.
در سینمایمان نیز همین است. به عوض تقسیم منابع و رعایت عدالت در یک بستر رقابت آزاد و حرفه ای و ایجاد سهولت برای بهره مندی همه آحاد سینما، به خصوص صاحبان استعداد و فن سالاران یگانه و هنرمندان واقعی و جوانان بااستعداد، همچنان اشراف سینما از انواع سهولت ها برخوردارند و پشت سر هم از مواهب و الطاف بهره می برند و سر بقیه بی کلاه است. یادمان باشد عدالت از فرامین اصلی پیشوایان دینی و از ضرورت های انکارناپذیر جامعه ماست.
به نقل از دنیای تصویر 248