متأسفانه در کشور ما اغلب فعالیت های فرهنگی، حتی دولتی و عمومی، ظاهر موقر و متین و باطن سودپرستانه و زراندوزانه ای دارند. خلاصه اینکه ما هیچ کاری را به خاطر آن کار صرف انجام نمی دهیم. حکایت سالن های چندمنظوره در سال های ماضی است. یادم می آید در ابتدای تأسیس فرهنگسراها و کانون های فرهنگی در تهران و شهرستان ها، همه سالن ها را چندمنظوره می ساختند، یعنی هم برای تئاتر، هم برای فیلم، هم برای سمینار، هم برای کنسرت، و هم برای عزاداری. نتیجه این شد که این سالن ها به هیچ دردی نمی خورد و نخواهد خورد. به همین قرار هم ساخت سالن های سینما رقم خورد هر نهاد و شخص و گروهی خواست زمینی را مال خود و دوستان و رفقا کند و مغازه بسازد و متری چند صد میلیون بفروشد از صدقه سر فرهنگ یکی دو فقره سالن کوچولوی نمایش فیلم هم ساخت که مثل اسپند، چشم بد را از خود دور کند. بدین سان شد که حتی در محل سینما آزادی مرحوم هم سینما ساخته نشد. یک ساختمان الکی ساخته شد که سینما هم دارد و بقیه جاها هم همین طور… در واقع دوستان روغن چراغ ریخته را وقف امام زاده کردند. البته نگارنده به اینکه همین سالن های نصفه و نیمه هم توانسته بخشی از نیازهای فرهنگی شهروندان را تأمین کند، معترف است. اما در راستی آزمایی اهداف کسانی که دائم بوق دست شان است که به خاطر فرهنگ و هنر و سینما این کار را کردند، شک دارد.
درخواست اهل هنر و فرهنگ و سینما این است که در کنار این همه فعالیت های ساختمانی و تجاری حداقل یکی دو مرکز خاص نمایش که اصل آن بر فروش کالا نباشد هم ایجاد کنید که حداقل با ادعاهای تان بخواند.
به نقل از دنیای تصویر233