در آستانه ی ورود به فضای انتخاباتِ ریاست جمهوری هستیم؛ دورانی که نامزدهای مختلف با عرضه ی نظریات مختلف و متنوع در پی به دست آوردن دل رأی دهندگان هستند. در این میان کم هستند نامزدهایی که خود را مقید بدانند برنامه ی روشن، مدوّن و سازمان یافته ای برای امور فرهنگی در دولت آینده شان ترسیم کنند یا اگر هم اشاراتی به فرهنگ و هنر (به خصوص سینما) در گفتارشان هست عمدتاً حرف های کلی و دودی شکل است. نکته ی تأسف برانگیز این است که برخی دوستان حرف هایی که در دوران جمع کردن رأی می زنند را در زمان رسیدن به قدرت یا می بوسند می گذارند کنار یا همکارانی در این حوزه انتخاب می کنند که گاه علیه سیاست های رئیس جمهور انتخابی عمل می کند. این ضایعه و نقیصه بزرگ که سال هاست تکرار می شود کار را به جایی رسانده که هیچ افق روشنی از فعالیت های فرهنگی برای اهل این حوزه در طول سالیان رسم نشده است. مسئله مهمی که در این دوره از انتخابات باید در نظر گرفت نحوه ی برنامه ریزی رئیس جمهور آینده برای حمایت از فعالیت های فرهنگی و نقش فعالان این عرصه در عمل است. این درست که فرهنگ و هنر در جامعه ی ما متولیان متکثری دارد که گاه علیه سیاست های دولت به پا می خیزند اما واقعیت این است که نحوه ی تعامل و برخورد رئیس جمهور و همکاران اش با متولیان خویش فرموده باید مشخص شود.
انتظار اهل فرهنگ و مخاطبان آثار فرهنگی این است که کسی باید پاسخگو باشد و چه کسی مهم تر از مقام ریاست جمهوری که رأس قوای مجریه است و عنان اختیارات صرف بودجه و حمایت عملی و قانونی از فرهنگ را در دست دارد. متأسفانه مجلس ما نیز چون بقیه مدعیان امور فرهنگی هیچ استراتژی مشخصی در این حوزه جز در حوزه ی غرولندهای مقطعی پیرامون برخی آثار نامناسب از نظر سلیقه ی نمایندگان، ندارد و عمدتاً «نهی»کننده است نه گشاینده ی راه.
خلاصه اینکه، آقایان ریاست جمهور آینده، به طور شفاف از سیاست های خود در حوزه فرهنگ و هنر با مردم سخن بگویید و اگر قولی دادید و نظری ابراز کردید، شجاعت عمل به آن را داشته باشید. تاریخ از فرهنگ و هنر در دوره ی شما قضاوت های مشخصی خواهد کرد.