برای محمد صالح علاء
شب از نیمه گذشته است، در جاده رادیو را روشن می کنم: خوشبختانه خبری از تبلیغ های مبتذل و تکراری چای و چیپس و سود نیست. صدای شکسته و دلنشین مردی می آید که دارد از روی کتابی حکایتی می خواند. محمد صالح علاء با همان واژه ها و ترکیب های خاص خودش دارد با آرامش و لذت از خواندن، آگاهی منتقل می کند. یاد برنامه های سابق اش در تلویزیون می افتم که چندبار مهمان اش بودم و چه میزبان خوبی بود؛ دو سه تا از بهترین مصاحبه هایم در تلویزیون با او بوده. او از معدود مجریانی است که گوش می کند که چه می گویی و می خواهد با خودش، مخاطبان را هم آگاه کند. راست اش دلم گرفت، به عوض ده ها مجری چاپلوس و بی سواد و نان به نرخ روزخورِ این روزها، چقدر جای آدم هایی مثل محمد که شعر می داند، کتاب می خواند، محترم است، به خدا عشق می ورزد و با سنت های ایرانی زندگی می کند و از همه مهم تر برای مخاطب و شعور او ارزش قائل است، خالی است. کاشکی می شد مدیران فرهنگی و رسانه ای را محاکمه رسانه ای کرد و حکم تعلیق شان را داد.
به نقل ازدنیای تصویر 243