English
جشنواره 32 فجر  : بیم ها و امیدهای سینمای ایران
۱۳۹۲/۱۱/۱۴ | ارسال شده در دسته: یادداشت‌ها

جشنواره 32 فجر : بیم ها و امیدهای سینمای ایران

زاویه باز برای دیدن

اشتیاق بی حد و حصر سینمای ایران و دست اندرکاران اش برای شرکت در جشنواره ی فیلم فجر با 125 اثر در بخش فیلم های بلند داستانی، آن هم در این سال های دور شدن سینما از مردم، امری طبیعی است. سینمایی که در اکران با محدودیت نمایش روبه روست، هزینه ساخت فیلم هایش را اغلب مردم و بخش خصوصی نمی دهند، در اثر بحران های اقتصادی به شدت ضعیف شده است، معیار فیلمسازی و تهیه کنندگی در آن گاه به شدت جدی است و گاه به شوخی می ماند، چاره ای جز نمایش های محدود در جشنواره و به چشم آمدن و مورد نظر قرار گرفتن در این نمایشگاه سالانه فیلم ندارد. حال بگذریم که این نمایش انبوه فیلم ها به چه میزان به خود آنها و کلیت سینما ضربه می زند. امسال با وجود همه ی اشتیاق ها، نام های شناخته شده، انبوه فیلمساز اولی ها (حدود 60 فیلم)، ارگان های صاحب حق و… فرصتی فراهم آمده که 62 فیلم از مجموعه آثار تولیدشده طی یکی دو سال اخیر در جشنواره به نمایش درآیند.

این فرصت یگانه که در آن اغلب گروه های فیلمسازی (از سفارشی و دولتی و قدیمی و جدید و مستقل و وابسته) حضور دارند برای صاحب نظران و تحلیل گران و مدیران و فیلمسازان موقعیتی به وجود آورده تا با نگرشی به آثار و جریان های سینما، رازها و دروغ ها، بیم ها و امیدها، شکست ها و پیروزی های این مجموعه را به نظاره بنشینند و در فکر آینده این صنعت نصفه و نیمه داخلی باشند. تنها با تحلیل و درک همه جانبه و بدون حب و بغض و دوستی و دشمنی های متداول است که می توان از این تصویر پانورامیک و عریض، افق روشنی برای آینده ی این سینما رقم زد. اگر منافع قبیله ای، بی سوادی، غرور و تعصب و نان به نرخ روزخوری بگذارد!

عارضه ها

فیلم های سینمای ایران در این دوره زمانی از مشکلات عدیده ای رنج می برد که گاه از فیلمسازان می آید، گاه از مدیریت های دوره ای، گاه از شرایط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی. و این موارد نمونه ای است از این آسیب ها:

•سندروم اصغر فرهادی: پس از موفقیت های داخلی و خارجی دو سه فیلم اخیر اصغر فرهادی، فیلمساز برجسته ی ایرانی، که در طی مسیر فیلمسازی خود به رشد و تکامل رسیده و صاحب نگاه و جایگاه سینمایی شده، گروهی از فیلمسازان تازه وارد و حتی سابقه دار سینمای ما، برای عقب نماندن از قافله و تبعیت از موج روز، متأسفانه بدون درک درست از نگاه خلاقه فرهادی به مسائل اجتماعی که توأم با شناخت و درک درست از دراماتوری و ریتم داستانگویی صحیح است، به تقلید کورکورانه (حتی در انتخاب هنرپیشه ها، فرم بیانی دوربین متحرک و نوع نگاه فاصله گذار غیراحساسی) روی آورده و به دلیل موج رسانه ای مخالف خوان این سال ها گمان کرده اند که الگوبرداری ساده لوحانه جایی برای آنان باز خواهد کرد. اگر پیش تر می شد از سندروم کیارستمی نام برد، امروز سندروم فرهادی در دستور کار است.

•بودجه فیلم ها را بزرگ نمی کند: تلقی غلط مدیریتی در سینمای این چند ساله اخیر برای ساخت فیلم های به اصطلاح فاخر و سپردن کار ساخت این فیلم ها به دوستان و آشنایان، نتایج خود را در این دو سه سال نشان داده است. ساخت فیلم هایی که نه به کار مردم آمده، نه به نظام و سینما خدمت کرده و تنها منبع درآمدی برای دست اندرکاران ساخت آن بوده و در گزارش های مدیران به بالادستی ها به شکل های مختلف حکایت از وظیفه شناسی میزپرستانه آنان داشته است. ادامه روند این نوع فیلمسازی در سینمای امسال هم گل هایش شکفته نشده، پلاسیده است.

•فیلم های زندانی!: بخشی از فیلم های امسال آثاری هستند که فیلمساز (به دلیل عدم درک درست از مسائل اجتماعی و سیاسی) زندانی حس و حال و عقاید خود شده و برای بروز این آشفتگی و دیپریشن فردی تماشاگران را هم زندانی خود می کند تا آنها هم با دنیای ذهنی او زجر بکشند و ناامید شوند، غافل از اینکه این نوع سینما تنها برای خود فیلمساز و عده ای از هم پیمانان و دوستان او که همان حال را دارند تأثیرگذار و دوست داشتنی است!

•من فیلم می سازم پس هستم: فیلمسازی برای گروهی از سینماگران گویی نوعی ابراز وجود است به این سبب که می توانند بدون مطالعه، درک درست و شناخت از مولفه های سینما، تنها به صرف ابراز وجود پا به این عرصه بگذارند، ثمره نگاه این چینی به فیلمسازی، آثاری است که حتی گمان نمی کنم فامیل درجه یک دست اندرکاران به تماشای آن بنشینند، که نمونه هایی از آن در فیلم هایی است که در جشنواره نیست!

•فقدان مدیریت و تهیه کنندگی: بخشی از فیلم های با کیفیت متوسط در جشنواره ی امسال، در صورت داشتن تهیه کننده آگاه و مشرف به سینما می توانستند فیلم های قابل توجه و برجسته ای باشند اما خلاء بزرگ این صنعت (یعنی تهیه کنندگی) امسال مثل آلودگی هوای تهران به حداکثر خود رسیده است. تهیه کننده در سینما، مسئول نهایی کالای فرهنگی است و فقدان آن چرخه ی خلاقیت را لنگ می کند.

•سینمای ناامید و بی چشم انداز: برخی فیلم های حتی خوب جشنواره ی امسال، پیشنهادی برای تماشاگران شان ندارند. امیدی را در دل او زنده نمی کنند، او را به مبارزه با شریط دعوت نمی کنند، ایمان اش را تقویت نمی کنند، نظام تحلیلی تماشاگر را فربه نمی کنند و در یک کلام مفعول اند نه فاعل. این سینما به شکل طبیعی نمی تواند تماشاگران انبوه را به خود جذب کند و باید ریزه خوار کَرَم صاحبان سرمایه و قدرت باشد.

امیدها

•فیلم های کوچک خوب: در سینمایی که نه موقعیتی برای تولیدات پرهزینه برای سینمای مستقل در آن فراهم است و نه ابزارهای داستانگویی پرقدرت و متکی بر ادبیات و درام پردازی دارد، حضور فیلم های کوچک و خوبی که داستان های محدودشان را به گرمی روایت می کنند، پسندیده و دوست داشتنی است.

فیلم هایی مثل انارهای نارس، چند متر مکعب عشق، متروپل، اشباح، رد کارپت و ناخواسته، در عین حفظ محدوده تولید خود، گرمای مورد نظر برای بیان موضوع و چشم انداز معنایی شان را حفظ می کنند.

•اجتماعی نگری به هنگام: بیان معضلات اجتماعی/ اقتصادی و روانی جامعه بدون افتادن در ورطه شعارهای گل درشت یا ناامیدی و انفعال در برخی آثار امسال قابل توجه است، مردن به وقت شهریور، عصبانی نیستم، خط ویژه، برف، آرایش غلیظ، اپیزود سوم خانوم، شیفتگی، زندگی جای دیگری است و لامپ صد فیلم هایی هستند که با رویکردهای متفاوتی به مسائل مبتلا به به جامعه و جوانان پرداخته اند و کم وبیش از بیان و لحن مناسبی برخوردارند.

•تجربه ی فنی: حضور تجربه های فنی خوب در برخی از آثار سینمای ایران می تواند دستاوردی برای آینده این سینما باشد. کارگردانی و فیلمبرداری تجربی فیلم ماهی و گربه، برخی جنبه های فنی و تکنیکی چ و روز رستاخیز و فیلمبرداری اشباح از جمله ی این دستاوردهاست.

•بازیگری شاخص: در میان انبوه فیلم هایی که بازیگری در آن عنصری تکراری، فاقد شناخت و باری به هر جهت و متظاهرانه است، حضور برخی بازیگران در این آثار قابل توجه است: محسن تنابنده (لامپ صد)، بابک حمیدیان (روز رستاخیز)، آنا نعمتی (انارهای نارس)، حامد بهداد (زندگی جای دیگری است و آرایش غلیظ)، رضا عطاران (طبقه حساس)، ساعد سهیلی (چند متر مکعب عشق)، آناهیتا افشار (برف)، مهرداد صدیقیان و مهتاب کرامتی (ناخواسته)، یکتا ناصر (زندگی جای دیگری است)، رویا تیموریان (شیفتگی)، نوید محمدزاده (عصبانی نیستم)، مهناز افشار (متروپل)، مهدی سلطانی (چ) و پانته آ بهرام (بیگانه) از جمله بازی های شاخص جشنواره ی امسال هستند.

دیگر مطالب در همین دسته...

۱۳۹۵/۱۲/۱۸ | ارسال شده در دسته: یادداشت‌ها

انحصاررا کنار بگذارید:مدیریت جدید سینما

حضور مدیری جدید در رأس سازمان سینمایی، با توجه به سابقه حضور محمدمهدی حیدریان در وزارت ارشاد و معاونت سینمایی، از جنبه‌هایی می‌تواند مثبت باشد؛ چراکه ایشان با ساختار سینما آشناست و تجربیاتی در گذشته داشته‌ است که طبیعتاً برخی از آنها ناقص مانده‌اند و به نتیجه نرسیده‌اند. به همین دلیل، این تجربیات می‌تواند به آقای حیدریان کمک کند تا سینما را در پهنه گسترده‌تری ببیند. مشکلاتی که ما در مسئولیت‌های سینمایی کشورمان داریم این است که هرمسئولی دوستان خاص خود را در مقام تصمیم‌گیری برای سینما می‌گذارد و همین اتفاق کار را خراب می‌کند. به این دلیل که سینما جمعیتی بزرگ با سلایق و علایق متفاوتی است و نباید...
ادامه مطلب
۱۳۹۵/۱۲/۰۸ | ارسال شده در دسته: یادداشت‌ها

جشنواره‌ای که مثل هیچ جشنواره‌ای نیست!

سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر در حالی کار خود را آغاز کرده است که در طول دوره‌های گوناگون نتوانسته در سیر برگزاری خود به تعریف مشخص و افق روشنی دست بیابد. تغییرات پی‌درپی، از نخستین دوره تا امروز، در ابعاد مختلف، از آئین‌نامه‌ها و بخش‌ها و برنامه‌ها گرفته تا مدیران و دبیران مختلف در دولت‌های متفاوت، باعث شده که برخلاف جشنواره‌های فیلم معتبر در جهان، مسیر رو به رشدی برای آن قائل نباشیم. از برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری تا اجرا، همچنان بر یک پاشنه می‌چرخد. هنوز نه دبیرخانه دائمی دارد که در طول سال فعال باشد نه مدیر ثابتی (حداقل برای چهار سال) که بتواند راه و رسمی برایش رقم بزند. نه تکلیف ملی بودن‌اش معلوم...
ادامه مطلب
۱۳۹۵/۱۱/۱۷ | ارسال شده در دسته: یادداشت‌ها

در آستانة ربع قرن :دنیای تصویر در آغاز بیست وپنجمین سال انتشار

سال ها به شتاب بر ما می گذرد. سال های خوب زندگی مشترک با شما یارانِ دنیای تصویر. چه آنهایی که از بهمن ماه 1371 همراه ما شدند، چه کسانی که در طول این راه و در مسیر این بیست و چهار سال، به تناوب نسل و سن، همگام و هم نشین مان شدند. جوانان و نوجوانان سال های نخست اکنون در میانسالی اند و خوانندگان میانسال مان کهنسال شده اند و مخاطبان هوشمندی از نسل های بعد اکنون همراه ما هستند. کوشش دست اندرکاران مجله ی دنیای تصویر اما این بوده که غبار زمان بر چهره ی نشریه ننشیند و دنیای تصویر جوان و به روز بماند. یادمان باشد که دنیای تصویر در زمانه ای پا به عرصه رسانه ای گذاشت که گفتمان کهنه و یکسان نگری بر...
ادامه مطلب
۱۳۹۵/۱۱/۰۷ | ارسال شده در دسته: یادداشت‌ها

نارکوها: فراتر از قاچاق و قاچاقچی

سریال تلویزیونی نارکوها، که تاکنون دو فصل از آن پخش شده، به روایت داستان پابلو اسکوبار و باندهای توزیع مواد مخدر در آمریکای لاتین می پردازد اما همانند همه آثار برجسته سینما و تلویزیون محدود به جنبه های صرفاً پلیسی یا هیجان آور این ژانر نشده است. سازندگان با تکیه بر زمینه های رشد یک شخصیت تبهکار در دل یک جامعه ی فقیر، ضمن ارائه تصویری واقعگرا از داستان زندگی اسکوبار، تحلیل عمیقی از رابطه سیاست و مواد مخدر و نقش دستگاه های امنیتی آمریکایی در ماجراهای کلمبیا و آمریکای لاتین به تماشاگر عرضه می کند و بدون افتادن به ورطه قهرمان سازی کاذب یا هیولاسازی بی مورد، جنبه های انسانی و قدرتمند شخصیت...
ادامه مطلب
۱۳۹۵/۱۱/۰۶ | ارسال شده در دسته: یادداشت‌ها

عصر طلایی سریال های تلویزیونی، زمانه افول فیلم های معمولی

چند سالی است که با رونق گرفتن شکل جدید تولید و پخش سریال های تلویزیونی و افزوده شدن شبکه های نواندیش چون اچ بی او، نتفیلیکس، آمازون و… عرصه ی داستانگویی تفصیلی و دنباله دار، دچار تحولی صعودی شده و کوچ استعدادهای درخشان باسابقه و جوان به عرصه ی ساخت سریال ها منجر به توجه روزافزون مخاطبان جهانی به صفحه های کوچک تر از سینما گشته است. این رویکرد جدید و گاه بسیار خلاقانه نه تنها عرصه داستانگویی تصویری را وارد مجرای تازه ای نموده بلکه جا را برای تجربیات هنری نیز باز کرده است. حضور هوش های برتر در رأس شبکه های تولیدی و استخدام نیروهای کارآمد و هنرمند، مدیوم تلویزیون را ارتقاء داده و امکان...
ادامه مطلب
۱۳۹۵/۱۱/۰۵ | ارسال شده در دسته: یادداشت‌ها

رستگاری، امید، مخاطب

نگاهی به نتایج گیشه سینما در امسال و سال های گذشته اثبات کننده ی نکته مهمی در جامعه شناسی مخاطب ایرانی است. اغلب فیلم های موفق از نظر مخاطبان حتی آنها که به سوژه های ملتهب اجتماعی و بحران های تلخ نیز پرداخته اند، بارقه ای از رستگاری و امید در خود دارند. این نکته مهم و فراموش شده  توسط برخی از فیلمسازان ماست که انتظار دارند بدون ایجاد یک حس مطبوع و امیدبخش بتوانند مخاطبان گسترده را به تماشای فیلم خود دعوت کنند. واقع گرایی و طرح صادقانه بحران ها و معضلات لزوماً به معنای دعوت مخاطب به بی عملی و نیست انگاری و پوچی نیست. طرح پی درپی بحران های زناشویی، معضلات اقتصادی، بحران های زیستی و...
ادامه مطلب

ویدیو

۱۳۹۵/۱۲/۲۴
گفت و گوی منتشر نشده زنده یاد علی معلم با فارس/ اگر سینما داشتم خیلی از فیلم ها را نمایش نمی دادم!

گالری تصاویر