جناب علی معلم، ساخت فیلم «كوروش» سوژهای بود كه از ذهن شما شكل گرفت و بعد به گفتوگو با جناب مسعود جعفری جوزانی كشیده شد و آغاز تحقیقات و نوشتار فیلمنامه و… دركل از كجا و چرا در فكر شما ایجاد شد؟
علی معلم: داستان ساخت فیلم كوروش به تلقی قدیمی در ذهن شخصیام دغدغهای كه چرا اصلاً هیچ فیلمسازی در ایران به سراغ ساخت این فیلم تاكنون نرفته است، دو سال شاید هم بیشتر این فكر دائم در ذهن من مورد توجه بود تا اینكه یك روز تصمیم گرفتم از این دغدغه و سوال بیپاسخ خارج شده و خود دست به كار شوم، ولی میدانستم كه ساخت چنین فیلمی با تمام زاویههای حساسیتی كه گرداگرد آن وجود دارد نباید شتابزده، بدون تحقیقات دقیق و اندیشمندانه و استوار بر داشتههای تاریخی قوی و توجه به اندیشه اندیشمندان باشد با تمام این تاكیدات ولی باید این طرح آغاز شود و با رضایت مسئولان و با نگاه به دقتهای آنان این فیلم ساخته شود اینگونه بود در میان فیلمسازان مسعود جعفری جوزانی از روی شناخت دقیقی كه به كارهایش داشتم میدانستم كه توانایی ساخت فیلمهایی با چنین اشل بزرگی را دارا هستند.
خیلی ناگهانی همه چیز اتفاق افتاد، دوسال قبل تلفن را بعد از این تصمیم و انتخاب جناب جوزانی برداشتم ازایشان خواستم كه همدیگر را ملاقات كنیم، فردای آن روز در دفتر كارشان طرح ساخت فیلم «كوروش » را مطرح كردم گفت: «چگونه به فكر ساخت این فیلم افتادی و چرا هماكنون اینجا رو به روی من نشستهای كه اسطوره كودكیهایم «كوروش بود» و سالها از او ، كارهایش و تفكرش خواندهام و به آن اندیشیدهام…» و اینگونه شد كه او نیز مشتاقانه همراه و همدلم در ساخت این فیلم شد كه یك هفته بعد تصمیم به ساخت آن را رسانهای كردیم…
از زمان مطرح شدن ساخت فیلم «كوروش» تاكنون كه فیلمنامه با تحقیقات چندین ماهه دقیق نگاشته شده و آماده اجرا و تولید است چه مدت میگذرد؟
علی معلم: سه سال!
چرا فیلمی با مضمون زندگینامه «كوروش » یكی از مطرحترین امپراتورهای ایرانی كه نامش در جریان مطرح است و زمان ثبت نام آرامگاه او در كتاب یونسكو تمام حضار تا 10 دقیقه با سكوت تنها دست زدند و با دست زدن پاسخ مثبت به ثبت نام این آرامگاه دادند تاكنون از دید فیلمسازان ایرانی به خصوص مشتاقان به تولید فیلمهای ژانر تاریخی دورمانده است و اكنون كه فردی مشتاقانه و مصرانه آماده ساخت این فیلم است تعلل سه ساله مسئولان برای چیست؟
علی معلم: نه میگویند نسازید و نه میگویند بسازید، سكوت! شاید هم بیتوجهی! بیتوجهی كه جای تامل دارد كه تاریخ یك كشور آن هم كشوری همچون ایران ربطی به سیاست ندارد كه كوروش سمبلی از سیاست یا دستمایه سیاست بازی نیست بلكه مردی است كه حرفهایش پسندیده بوده است در حد یك انسان كه هر انسانی دور از اشتباه نیست كه اگر به نیمه پر ماجرا نگاه كنیم میتوانیم با پسندیده گرفتارهای پیشینیانی كه جهانیان میتوانند با نگاه به زندگی نامه آنان هم كشور ایران را بل پیشینه تاریخی آن بیشتر بشناسند و هم یاوه سازان برون مرزی غیر ایرانی، قادر به ساخت فیلمهای دور از واقعیت از ایران نباشند تا ایرانیان با اصالت را با سیاست خاص به انسانهایی دور از انسانیت و عطوفت به جهان معرفی كنند.
جنگ با تاكتیك و تفكر تن به تن به تاریخ انقضا رسیده است كه روزگار كنونی میدان جنگ رسانهها و توانمندی هنرمندیهاست كه با این تو تكنیك میتوان به راحتی تفكر انسانها را به آن سویی كشاند و سوق داد و به باوری رساند كه چنان پذیرای آن شوند كه غیر از آن را به سختی میتوان از ذهنشان دور كرد. هنر قدرت پیروزی تفكرها چه در میان اقشار مردم و چه در دنیای سیاست است كه باید به آن خوب و با درایت اندیشید.
علی معلم با لبخند: «این روزها كسی برنده میدان سیاست است كه به دنبال اكثریت نباشد و اقلیت را با خود همراه كند كه این درایتی میخواهد هنرمندانه…»
نخستین مرتبهای كه برای دریافت پروانه ساخت فیلم «كوروش» به وزارت ارشاد رفتید چه تاریخی بود و چه شد كه تاكنون این امضا زده نشده است؟
علی معلم: زمان آقای «علی رضا سجادپور» بود و ایشان همان گونه كه گفتند نگفتند كه نسازید و حتی استقبال نیز نشان دادند ولی امضا از آن زمان تاكنون بر برگه درخواست پروانه ساخت فیلم «كوروش» زده نشده است.
محمدرضا لطفی: اساساً مدتی است كه تعریف ما از واژهها به بیراهه رفته است. یكی از آن موارد همین كلمه فاخر و فیلمهای فاخر است كه دقیقاً با بیگ پروداكشن جا به جا شده است. دوستان ظاهراً فكر میكنند هركاری كه بودجه و تولید سنگینی داشته باشد یك اثر فاخر است، در حالی كه فیلم فاخر از اندیشه بكر و ذهن خلاق نشأت میگیرد و نه از بودجه كلان. شك نكنید كه 99درصد آثاری كه روی آنها برچسب فاخر میزنیم یك مشت بیگ پروداكشنهای سطحی و آبكی هستند كه هیچ ارزشی ندارند. با نگاهی به آثار ماندگار و فاخر به معنای واقعی كلمه در سینمای ایران میبینیم كه تمامی آنها در تولید بودجهای كمتر از حد معمول و یا در نهایت تولیدی كاملاً معمولی داشتهاند.
در مورد فیلم كوروش اگرچه تا وقتی كه اثر تبدیل به محصول نهایی نشود و روی پرده نقش نبندد نمیتوان دربارهاش بهطور قطعی نظر داد، اما معادلات پیش رو نشان میدهد این فیلم یك بیگ پروداكشن فاخر است، شایعههای بسیاری گرداگرد این فیلم است كه میتواند یك برد بزرگ هنری برای سینماگران ایرانی باشد.
بازخورد مردمی ایرانیان درونمرزی و برونمرزی كه آگاه از ساخت این فیلم توسط شما و جناب جوزانی بودند تاكنون چگونه بوده است؟
علی معلم: عالی. همه مشتاق ساخت این فیلم هستند و البته همراه با یك نوع ترس مطلوب! ترس اینكه چگونه ساخته میشود و آیا براساس شخصیت اصلی كوروش با بدیها و خوبیهایش خواهد بود یا اسطورهسازی است یا اشتباهسازی در آن زیاد خواهد بود و نگرانیهایی كه همه و همه نشان میدهد مردم خواهان ساخت این فیلم هستند كه سوال چرا امضا تایید ساخت طرح نهایی نمیشود را مبهمتر میكند كه نه تنها هیچ زوایه تاریكی ندارد كه به جهان نشان میدهد ایرانیان چه پیشینهای دارند و این پیشینه چه افرادی را داراست از اسطورههای دینی، ادبی، علمی… كه ایران یك ایران تاریخچه قدمت دار است كه ایرانی است اسلامی، ایرانی…
كه جهان باید بداند یك ایران دیندار از هر دین خدایی كه بیشتر مسلمان هستند در كنار دین خود آیین و سننی دارند كه آنچنان خصوصیات انسانی در آن است كه همراهی دین و آیین با هم بوده است كه ایرانیان را همیشه مورد توجه جهان قرار داده است كه فیلم سازان خارجی این را خوب دریافتهاند و دارند جنگ هنری با سخت یاوهسازیها از ایران میسازند تا ایرانی را خشن دور از عطوفت و انسانیت به جهان نشان دهند و به این باور جهانیان را برسانند كه ایرانیان انسانهایی عقب مانده هستند كه هیچ ندارند در حالی كه دین، آیین، قدمت تاریخی… ایرانیان از سرآمدان جهان است كه باید آنقدر از آن گفت تا یاوه گوییها به پوچی برسد و این گفتن دیگر با زبان توانمند نخواهد بود بلكه با زمان باید پیش رفت كه ساخت فیلمهای این چنینی از تاریخ ایران میتواند ایران و ایرانی را درست به جهان معرفی كرد.
مگر فیلم «كوروش» جز فیلمهای فاخر محسوب نمیشود پس چرا همچنان بلاتكلیف است درحالی كه فیلمهایی با این پسوند ساخته و در حال ساخت هستند كه شاید بتوان گفت فیلم «كوروش» از نظر جذابیت تماشاچی درایران و تاریخ ایران به جهانیان از آنان برتری دارد پس چگونه است كه هنوز كلید ساخت این فیلم با آماده بودن همه امكانات حتی تا حد زیادی امكانات مالی در حالی كه دنیا با فیلمسازیهایش جنگ نوینی را آغاز كرده است همچنان بلاتكلیف است؟
علی معلم: فیلم «كوروش» فیلم مردم ایران است، مردم ایران چه مسلمان شیعه چه سنی، چه مسیحی… این فیلم یك فیلم برای تمام مردم ایران است و تمایل من و جناب مسعود جوزانی كارگردان و فیلمنامهنویس این فیلم بر این است كه این فیلم با سرمایه ایرانیان درونمرزی ساخته شود كه هر بخش تاریخ یك قسمت از هویت هر انسانی است و كوروش قسمتی از هویت ایران است كه همه جهان آن را میشناسند.
باید تاكید داشت كه ایرانیها باید كمی از حساسیتهای خود دست بردارند بخشی از ایرانیها حساسیتی دارند كه بهتر است كمی از آن دور شوند تا اصلها در فرعیات گم نشود. بهطور مثال آن قدر كه نگران هستند در میان جملات از كلمات غیرایرانی استفاده نكنند به این نمیاندیشند كه هویت و تاریخچه خود را تا چه حد میشناسند و میتوانم بگویم كه این بیماری از زمان رضاشاه وارد ایران شد.
محمد نكونام – تاریخشناس در ادامه با بیان این مطلب كه این مشكل با ورود اعراب به ایران بیشتر نمود پیدا كرد این ماجرا از زمان نهضت «شورئیه» آغاز شد، نهضتی كه بسیار تندرو بودند و از آن زمان این ایران برتر بودن آغاز شد و آن هم دلیل داشت زیرا ایران از ابتدای تاریخ خود محاصره شده میان اقوام مختلف بود، از سویی سكاها، از سویی سامیها و… همین باعث میشد كه ایرانیان سعی بر تاكید هویت خود داشته باشند، ما جز ملل معدود جهان هستیم كه هویت ملی و گذشته خود را مخصوصاً براساس خاك میشناسیم، علیرغم قومیتهایی كه در ایران موجود داریم ناسیونالیسم ما مبنای خاكی دارد. جغرافیایی است، كرد، عرب، لر… دركنار هم زندگی میكنند واین یك مبنای شوبینیستی درایران ایجاد میكند.
سینمای ایران تا چه حد به پرداختن به قهرمانهای گذشته و بهطور كل اسطورهسازی دراین عصر احتیاج دارد؟
علی معلم: همه دنیا به داشتن قهرمان نیاز دارند. ساخت فیلمهای اسطورههای غیرافسانهای، واقعی از دینی گرفته تا تاریخی نیاز هر جامعه است و این اصل سه دهه بیشتر است كه در سینمای ایران از آن دریغ شده است. كلاً ساخت فیلمهایی با ساختار قهرمانسازی درایران اندك است، آن قدر كم كه كودكان و نوجوانان ما مغلوب درایت سیاستمداران همراه با هنرمندان سینمایی جهان میشوند و اسطورههایشان به جای رستم، سهراب، فرهاد، آرش، سلمان فارسی و… اسطورهایشان مرد عنكبوتی، شگفتانگیزها، بنتن و… میشود، اسطورههایی كه آنها میسازند و خیالی و تخیلی است در حالی كه اسطورههای ما حقیقی و با پیشینه تاریخی هستند و در «كوروش» خصایصی وجود دارد كه میتواند از اسطورههای نوجوانان و كودكان ما باشد و صد البته باعث افتخار و خوشبختانه نیز این قهرمان از همه جهات نیز مورد توجه قرارگرفته است، بدیهای كمی انجام داده است كه خصایص یك قهرمان ملی را داراست.
جالب است كه اكنون 350 هزار امریكایی نام «سایروس» دارند، یعنی 350 هزار امریكایی اسم «كوروش» از بزرگان تاریخ ما را برفرزندان خود گذاشتهاند و تاكنون حتی یك فیلم از «كوروش» نساختهایم…
حتی بعضی از بزرگان دینی معتقد هستند و بیان داشتهاند كه «ذوالقرنین» كه در قرآن به آن اشاره شده است میتواند «كوروش» باشد كه به حتم وقتی از 124پیامبر در كتابهای دینی یاد میشود 5 نفر آنان اصل و دیگران میتوانند از جمله افرادی نه درحد معصومیت و بزرگی 5 پیغمبر اصلی جهان ولی از خوبان و اندیشمندان و بزرگانی باشند كه به كردار و رفتارشان به نیكی نگاه كرد و بدیهایشان را بیشتر نادیده گرفت.
ساخت فیلمهای بزرگان ایرانی هم درس آیینداری است و هم تاریخشناسی و اسطورهسازی برای آیندگانمان كه ایرانی بزرگ بیندیشد و این باید اصل ساخت فیلمهای فاخر باشد.
كوتاه میگویم كه از زمان مطرح شدن رسانهای ساخت این فیلم از سوی من و جناب جوزانی پیشنهادات گستردهای از برون مرزها برای ساخت این فیلم به ما شده است. با سرمایه آن سوی آب، حتی كشورهایی كه تصورش را هم شاید نكنید ولی دیدگاه ما این است كه فیلم «كوروش» را باید ایرانیان بسازند و حتی با سرمایه ایرانیان، هرایرانی حتی میتواند با پرداخت یك هزار تومان در ساخت این فیلم كه اگر فیلمنامه آن را بخوانید به صادقانه بودن و بیحاشیه بودن آن پی خواهی برد وبه حتم از ماندگارترین فیلمهای تاریخی ایران خواهد بود سهامدار باشد.
محمد نكونام: بیشترین مقالات در مورد مجد و عظمت ایران باستان وجود دارد ولی متاسفانه در كتابخانه كشورهای دیگر است كه از طریق مستشرقین صورت گرفته كه با ورود به ایران و خواندن كتیبهها و برگفته از آن كتاب نوشتهاند و ما تحقیقات آنان را میخوانیم. ما بیشترین نتایج تحقیقات كه كتاب شده است و در اختیار ایرانیان برای شناخت ایران باستان وجود دارد را از طریق چند مورخ میشناسیم كه همه غیر ایرانی هستند مانند هرگور، توسیدیو، كزندایفون… تا قبل ازاین افراد كتاب الماسالملوك طبری تا حدی از ایران باستان نگاشته شده بود كه به دلایلی انسجام هم نداشت و درحقیقت این غربیها بودند كه چون ارزش قدمت ایران باستان ما را دیدند به این دیار سفركرده و تحقیقاتی انجام دادند تا ایران را به دنیا بشناسانند، ایرانی درست و با قدمت كه باستان شناسان قدیمی فارغ از سیاست نگاشتند ولی سیاسیون و باستانشناسان امروزی غربی كه سایه سیاست برسرشان برافراشته است به شدت سعی در تخریب و از بین بردن آن دارند.
علم معلم: دركتابهای درسی دانشآموزان امریكایی از هر كشور و قدمت آن دهها صفحه اكنون وجود دارد ولی از ایران چند صفحه درحد سه یا چهار صفحه آن هم مبهم و این از بیم آنها از شناخت حقیقت واقعی ایران و ایرانی برای آنان است كه باز تاكید میكند كه ما برای مبارزه با ساخت فیلمهایی همچون 300 باید از حقیقت اسطورههای خود بگوییم تا یاوهگویی و یاوهسازی انجام نگیرد، با شعار جواب فیلمهای یاوه را نمیشود داد باید با حقیقتسازی مستند پرداخته شده با مستندات مورخان بزرگ تاریخی مانع یاوهسازی شد.
آیا فیلمنامه فیلم، مورد مطالعه استادان تاریخ، دینی و… قرارگرفته است؟
علی معلم: افراد به نام مورخ شناس، ادیان شناس و… فیلمنامه را مطالعه كردهاند و كسی ایرادی از زوایه نوع پرداخت فیلم نگرفته (با لبخند) و تنها امضای پروانه ساخت به دلیلی كه نمیدانیم تاكنون داده نشده است.
فیلم از چه مقطع زندگی كوروش آغاز و تا كجا ادامه داشته باشد؟ و چرا لزوماً سینمایی و سریال تلویزیونی را برای چنین فیلمی انتخاب نكردید؟
علی معلم: فیلم در حقیقت دو مقطع زندگی «كوروش» را دربرمیگیرد یك فیلم سه ساعته خواهد بود. می تواند حتی یك فیلم دو قسمتی باشد كه این به نوع و بستگی شرایط تولید فیلم برمیگردد.
در سینما هم دو قسمتی اكران میشود؟
علی معلم: حتی در سینما هم میتواند فیلمی دو قسمتی باشد، خود به شخصه معتقدم كه این فیلم توانمندی یك فیلم 180 دقیقهای پركشش برای بیننده را داراست، قابل تبدیل به یك نیمه سریال تلویزیونی نیز است یعنی اضافاتی داشته باشد كه در سكانسهای یك مینی سریال تلویزیونی درحدود شش ساعته شود.
فیلم دو بخش را در بر میگیرد از كودكی كوروش تا امپراتوری و در بخش دوم از پادشاهی تا مرگ.
فیلمنامه فعلی تا به قدرت رسیدن بخش اول كامل نوشته شده است.
محمد نكونام: به چه مدارك و مستنداتی برای نوشتار فیلم توجه و برداشت شده است؟
علی معلم: برای نوشتار فیلم سعی براین بوده است كه به تمام مدارك و مستندات توجه و نگاه شده باشد ولی سعی شده كه كمتر به نوشتار تاریخنویسان یونانی در پردازش دوره هخامنشی ایرانی توجه شود.
سعی شده یك فیلم حماسی با واقعیت سیاه و سفید شخصیت كوروش باشد با جذابیتهای سینمایی البته به دور از تخیل، فیلمنامه حماسی است در ابعاد یك فیلم برای نگاه دوستداران فیلمهای حماسی به دور از غیر واقعیتهایی كه از حقیقت كوروش بكاهد، حال این دور شدن نه در مسیر بزرگنمایی او است و نه در مسیر دور بودن از كردار درست و نادرست وی، سعی شناختن كوروش به مردم ایران با واقعیت او و شناختن او به جهان به عنوان یك امپراتور ایرانی و حماسی است.
هزینه ساخت چنین فیلمی با برآورد فعلی شما چه رقمی است؟
در حال حاضر این طرح به چند نوع قادر به ساخت است، یك روش ساخت فیلمی با نوع تولید پایین است با رقمی حدود 20 تا 25 میلیون دلار، ولی در اگر قصد ساخت یك فیلم بزرگ با نوع ساخت فیلمهای بزرگ تاریخی در ابعاد تولید فیلمهای هالیوودی را داشته باشیم كمتر از 300 میلیون دلار هزینه نخواهد داشت.
در سینمای ایران آن زمان كه با قصد ساخت این فیلم را گرفتیم با 50 میلیون دلار میشد كه فیلم را در یك نوع مناسب و برجسته ساخت و این یعنی رقمی معادل یك ششم رقمی كه در بیرون مرز برای ساخت چنین فیلمهایی هزینه میكنند تا اسطوره افسانهای بسازند.
بازیگران فیلم مدنظر قرارگرفتهاند؟
علی معلم: بله
بهطور مثال نقش كوروش را چه فردی بازی خواهد كرد؟
علی معلم: همه كاراكترها شناخته شدهاند ولی دو شخصیت در داستان انتخاب سختی است، نقش كوروش و همسر وی، زیرا در بازیگران فعلی ما به دلیل سنی كه این دو نقش از جوانی تا نهایت فیلم باید داشته باشند كم است یا شاید بشود گفت هنوز مدنظر قرار نگرفته است، یا باید فردی باشد كه با این نقش به عرصه سینما معرفی شود و نقش كاسانرا همسر كوروش نیز هنوز مشخص نشده است. شاید ایرانی باشند، شاید بازیگری خارجی، شاید بازیگری تازه وارد ولی هنوز انتخاب نشدهاند. فقط میتوانم بگویم بسیاری از بازیگران سرشناس ایرانی در این فیلم نقشآفرینی خواهند كرد و نكته دیگر اینكه نقشآفرینی بازیگران خارجی نیز مدنظر است زیرا قرار است با این فیلم به جهان ایران را نیز معرفی كنیم از مناطق توریستی گرفته تا تاریخ ایران، آیینهای ایرانی… و در سینمای جهان نامهای مطرح سینمایی حرف بزرگی میزنند كه قرارگرفتن نامشان در كنار بزرگان سینمای ایران در یك فیلم میتواند مخاطب بسیاری را به خود جلب كند.
چقدر به اسطوره در این زمان احتیاج داریم؟
محمدرضا لطفی: نیاز به اسطوره به نسل جوان و میانسال و مسن ندارد. قهرمانسازی و اینكه یك قهرمان را همیشه داشته باشید این لازمه بشر است ولی اسطورهخواهی با گذشته فرقهایی كرده است، در گذشته تماشاگر تمایل داشت تصویری را در مقابل چشمان خود ببیند كه در دنیای حقیقی آن را مشاهده نكرده كه سرآمد آن را میتوان سینمای هند دانست كه ساختههایش از زندگی واقعی مردم هند فاصله بسیار دارد. درحقیقت یك كارخانه رویا سازی، چیزی كه انسان در زندگی واقعی با آن مواجه نبود و میخواست آن را در میان فیلمها ببیند ولی اكنون تفاوت در دیدگاه تماشاگر ایجاد شده است. میخواهد اسطورهای را ببیند كه برایش ملموس است. تصویری از خودشان را ببینند، تصویری كه از آنها دور نیست، حس همذاتپنداری را در آنها ایجاد كند، تصویری كه متعلق به آنهاست، یكی بت من نیست یك بهطور مثال آرش كمانگیر است، زمانی مردم دوست داشتند انسان نشان داده است كه موتور متحركش شخصیت است، اگر انسان احتیاج به الگو و اسطوره نداشت اصلاً به وجود آن فكر نمیكرد، انسان نیازمند اسطوره و الگو است، نیازمند شخصیتهای مقتدری كه آنها را سرمشق قرار دهد.
علی معلم: تا خود شخص سازنده ارادتمند نسبت به شخصیتی كه میخواهی از آن بگویی و بسازی نباشی نمیتوانی كاراكتر خوبی بسازی، درگذشته فیلمسازان بیشتر اراداتمند بودند، وقتی به مساجد و آرامگاهها و… گذشتگان نگاه میكنیم این عشق سازنده در ساخت اثر را در زاویه به زاویه هنرشان میبینیم برای ساخت فیلمهایی در بعد فیلم «كوروش» تا فیلمهای تاریخی از این دست باید عاشق باشی تا خوب بسازی تا نه تنها در دل ایرانیان بلكه در قلب جهانیان اثر تو حكی از خوبی باشد.
محمد نكونام: هر كشوری در هر دورهای دارای عفت نیز میشود اكنون در كشور ما به دلایل مختلف دچار عفت فرهنگی شدهایم، نه بدان معنا كه هنرمند نداریم كه معنای دیگری دارد، دراین شرایط كه از دوره قاجاریه شروع شده است كه ادامه دار شده است كه باید از این دوره حضیض فرهنگی خارج شد كه یكی از این راهها نگاه به دیدگاه و زمان اوج فرهنگی است و برداشت از نظر و فكر گذشتگان با رشد دادن آن و نزدیك كردن آن به كنون تا دوباره به اوج رسید كه همه جوامع این دوره را گذراندهاند.
علم معلم: ما باید حتی از زمانهای ركود خود نیز فیلم بسازیم تا نگاهی داشته باشیم كه چرا ضعیف شدیم، چرا ركود كردیم، اگر نتوانیم یا بهتر این است بگوییم كه نخواهیم به این نقاط اندیشه كنیم هرروز این ضعفها بیشتر میشود ولی با استفاده از تكنیكهای مختلف علمی در كنار ساخت فیلمها به مردم میتوان از علل این ركودها گفت و اشتباهات را تصحیح و پاك كرد و دوباره به اوج رسید. اگر این كار را انجام دهیم نظر ایجاد كردهایم و ایجاد نظر یعنی آغاز اندیشه كردن و تبادل اندیشههاست كه پیشرفت را ایجاد میكنند و همه اینها تاكیدی بر ساخت فیلمهایی همچون فیلم كوروش است.
جناب معلم از دیدگاه شما چند درصد ساخت فیلم كوروش به دلایل شخصی یا هرعامل دیگر داخلی برمیگردد و چند درصد آن به اینكه برون مرزیها و به خصوص كشورهایی كه نام ابرقدرت بر خود گذاشتهاند دوست ندارند چنین فیلمی ساخته شود تا عظمت ملتی چون ایران را نشان دهد؟
علی معلم: من همیشه در مورد بعضی از اتفاقات بدی كه در مورد شرایط ایران رخ میدهد به این فكر میكنم كه آیا این رخدادها ریشه ایرانی دارد یا خارجی، چون گمان دارم بعضی كارهایی كه در ایران اجازه انجام آن داده نمیشود و انجام آنها میتواند به نفع مردم ایران و شناخت ایرانی باشد به برون مرز برمیگردد و ما باید آگاه باشیم كه خارجیها با سیاست خاص خود بر داخل حكمرانی نكنند.
محمد نكونام: بعضی مواقع چنان موضعی در مورد ایران و ایرانیت در برون مرزها از سوی كشورهای دیگر گرفته میشود كه تعجببرانگیز است.
محمدرضا لطفی: بالاخره اینجا ایران است و این همیشه برای برون مرزها مهم بوده است یعنی ایران همیشه مهم بوده، هست و خواهد بود و این ما هستیم كه با ساخت چنین فیلمهایی باید هر روز بیشتر به آنها كه میخواهند از ایران یك حقیر بسازند بگوییم واقعیت این است كه ما ساختیم و مدارك و مستندات استادان در مراجع بزرگ جهانی صحه بر همین امر است و سوق دادن خارجیها به سوی آن است كه ایران را آن گونه كه هست بشناسند.