رشد سینمای محفلی و سفارشی و گم شدن سینمای جریان اصلی!
از نتایج سحر جشنواره فیلم فجر و فیلم های نمایش داده شده در آن، گم شدن سینمای ایران در کوره راه های فیلم های سفارشی و محفلی است. در غیاب برنامه ریزی های مدون برای حمایت از سینمای جریان اصلی (که در ایران به غلط سینمای بدنه نامیده شده که عنوانی توهین آمیز و تحقیرشده است) متأسفانه بخش بزرگی از آثار سالانه سینمای ما فقط به درد نمایش در سالن های کوچک در سآنس های پرت برای گروه معدودی از تماشاگران می خورد. داستان هایی بدون شروع و پایان، فیلم هایی مفعول و فاقد شخصیت اصلی (حالا قهرمان و ضدقهرمان اش بماند)، ساختارهایی فاقد ریتم و کشش دراماتیک، گرته برداری از واقعیت های سطحی اجتماعی و گم شدن در شعارهای تبلیغاتی (در فیلم های نوع دولتی) و جشنواره خارجی من را بپسند! (در فیلم های به ظاهر مستقل وابسته به پول های ناشی از فعالیت های مبهم اقتصادی) از خصوصیات بارز این آثار است.
یادمان باشد که وقتی سینمای ملی در جریان اصلی خود، مورد استقبال تماشاگران عام واقع نشود، امکان تجربه های هنری و خلاقیت های خاص هم جایگاهی نخواهد داشت. اینکه جریان اصلی محصولات فرهنگی و هنری در ایران روزبه روز دامنه تأثیر کمتری می یابد و تیراژ کمتر و بیننده و شنونده ی محدودتری پیدا می کنند، خطرناک و تأسف بار است.
نقل از دنیای تصویر ۲۴۸