موفقیت چند فیلم انگشت شمار در اکران یکی دو ساله اخیر سینما، بیش از هر چیز اثبات کننده ی این نکته است که چنانچه سینمای ایران با ارائه ی سوژه های نو و دادن تصویری از مشکلات و مسائل و بیم ها و امیدهای مخاطبان ایرانی و تصویر واقعی آنها در جامعه معاصر بگوید، تماشاگران سینما از آثارش استقبال می کنند، اما اگر در پستوهای نهادهای مختلف برای فیلمسازی گروهی بی استعداد تصمیم بگیرند یا به عوض آب رسانی به گُل، خار پرورش بدهند این سینما روزبه روز از مردم دورتر خواهد شد.
در این شماره از دنیای تصویر به مسائل و کمبودهای سینما در ارائه ی تصویری شفاف و طبیعی از جامعه ی ایران در میزگردی سخن گفته ایم. دوستان سینماگر، مدیران محترم، خواسته تماشاگران میهن مان (و در شکل دیگر مخاطب جهانی) زیاد نیست. آنها سینمایی را دوست دارند که از خودشان بگوید، از گونه گونی فکری مردم، از تنوع جغرافیایی، از مصایب اقتصادی و فرهنگی، از تخیل و اسطوره، از قهرمان ها و الگوها، از پیر و جوان، از زن و مرد و کودک ایرانی، در این برهه ی زمانی یا در عرصه تاریخ قابل تأمل و باورپذیر.
فیلم های کذاب، سینمای فریبکار و شعاری و دور از دین و آیین و سلوک ایرانی و پناه برده به کنج دیوارهای بلند متمایزنمایی و شبه روشنفکری، اگر پول بیت المال و پول های بادآورده از معاملات رانتی نباشد، از میان خواهد رفت و جامعه ی ما آن را طرد خواهد کرد. یادش بخیر حسن حسینی عزیز که گفت:
شاعری شایعه بود نقد تکذیب اش کرد!