علی معلم منتقد و تهیهکننده سینما سالهاست که ماهنامه تخصصی سینمایی دنیای تصویر را منتشر می کند. حدود 15 سال است که علی معلم هر ساله جشن سینمایی و تلویزیونی را با عنوان جشن حافظ برگزار میکند و در آن به برگزیدگان یکسال گذشته سینما و تلویزیون ایران تندیس حافظ اهدا میشود. در حاشیه پانزدهمین جشن حافظ که 26 خرداد ماه در تالار وزارت کشور برگزار گردید گفت و گویی کوتاه با علی معلم انجام دادیم:
-آقای معلم ضمن تشکر از شما که وقت خود را به نشریه نسیم کرمان اختصاص دادید اولین
سوال بنده از جنابعالی پیرامون نشان درجه یک هنری کشور است که چند روز پیش از طرف
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به شما اهدا گردید. لطفا توضیحاتی در مورد این نشان بیان
فرمایید.
ببینید این نشان در حقیقت جایزه محسوب نمیشود. در وزارت ارشاد شورای ارزشیابی تشکیل می شود که در آن نمایندگانی از فرهنگستان هنر و وزارت علوم و وزارت فرهنگ و ارشاد حاضر هستند و کار این شورا ارزیابی درجه هنری هنرمندان و اهل قلم است. در واقع آن شورا اسامی را جهت دریافت نشان درجه یک هنری کشور اعلام میکند که مدرکی با امضای وزیر و توسط ایشان به افراد برگزیده اهدا می شود. این نشان که معادل دکترا محسوب میشود به افرادی تعلق میگیرد که دارای سابقه مشخص و مفید در حیطه کاری خود هستند.
-ضمن تبریک به شما جهت دریافت این نشان ارزشمند، لطفا بیوگرافی از جشن دنیای تصویر که پانزدهمین دوره خود را پشت سر گذاشته به خوانندگان ما بدهید.
تاریخ برگزاری جشن دنیای تصویر که در آن تندیس حافظ اهدا می شود، به 15 سال قبل برمیگردد که اولین دوره آن در فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد. هدف این جشن پرداختن
به فعالیتهای یکساله سینما و تلویزیون ایران بود، به عنوان یک جریان خصوصی که البته در این حوزه ها در کشور ما فعالیتهای چندانی وجود ندارد. تصمیم گرفته شد در کنار نقد آثار سینمایی که در مجله صورت میگیرد، جشنی ترتیب بدهیم که در آن هنرمندان را تشویق و ستایش کنیم. به قول مرحوم علی حاتمی که می گفت: «هنرمندان در مملکت ما بیشتر تنبیه شده اند تا تشویق». ما فکر کردیم جای چنین جشنی خالی است که توسط نهادی واسط مثل یک مجله تخصصی برگزار بشود که هم با مردم ارتباط دارد و هم با صاحبان آثار، تا بتواند جای خالی استقلال در جوایز هنری را پر کند. چون همیشه پیرامون جوایزی که در جشن ها و جشنواره های دولتی اهدا می شود حرف و حدیثهایی وجود دارد. ضمن اینکه جشنواره های دیگر فقط تعدادی از فیلمها را بررسی می کنند اما در جشن حافظ تمام آثاری که در طول یکسال، چه در سینما و چه در تلویزیون، به نمایش در آمده اند مورد داوری قرار می گیرند و از این جهت شبیه به مراسم گلدن گلوب است. در حوزه تلویزیون می توان گفت تقریبا ما هیچ جشن دیگری نداریم. با گذشت چند دوره از این جشن میتوان دربارهاش قضاوت کرد. مثلا اکثر بزرگان و بچه های با استعداد سینما و تلویزیون فکر کنم اولین جایزه شان را از این جشن دریافت کرده باشند. به نظر می آید جشن دنیای تصویر نگاه مستقلش را حفظ کرده و این خود باعث استقبال هنرمندان شده است. تا جایی که در جشن پانزدهم ما حدود 1500 نفر از اهالی سینما و تلویزیون را گرد هم جمع
آوردیم که معمولا در هیچ مراسمی این تعداد از طیفهای متفاوت حضور ندارند. این خود نشاندهنده جایگاه این جشن و تندیس حافظ در بین هنرمندان است.
-آقای معلم نکته قابل توجه پیرامون جشن دنیای تصویر یکی استقبال گسترده هنرمندان است
و دیگری استقبال بی نظیر مردم از این جشن. درصورتی که ما در جشن ها و جشنواره های
دولتی هیچ یک از این دو استقبال را شاهد نیستیم، علت این را چه می بینید.
تصور می کنم که این جشن نوعی هارمونی و همراهی با مردم دارد و احساس هم هنرمندان و هم مردم این است که شائبه ای در آن وجود ندارد و به قول یکی از دوستان واقعا جشن است و یک فعالیت شادمانه در جهت تشویق هنرمندان محسوب می شود. خب مردم هم هر چیزی را که در جهت خودشان حرکت می کند تشخیص میدهند. معمولا ما به تشخیص مردم بی توجهی میکنیم چه به عنوان روشنفکران برج عاج نشین و چه به عنوان مسئولینی که رابطه کمتری با مردم دارند و بیشتر نظرات خودشان را دنبال می کنند. بی توجهی می کنیم به این نکته که مردم داوران اصلی ما هستند و تمام فعالیتهایی که ما انجام می دهیم توسط یک گروه بزرگ در حال رصد شدن است. فکر می کنم دلیل اصلی این استقبال تشخیص سلامت جشن از سوی مردم و هنرمندان است مثل هر کالا یا محصول سالمی دیگری که مورد استقبال قرار می گیرد.
-اسپانسرها و بخشهای اقتصادی که حاضر به مشارکت و همراهی شما در این جشن می شوند
چطور؟ آنها بیشتر مشتاق مشارکت در بخش خصوصی هستند یا متمایل به همکاری با فعالیتهایی که توسط دولت به انجام می رسد.
متاسفانه اغلب فعالیتهای اقتصادی در ایران تقریبا به نوعی به دولت یا موسسات نیمه دولتی ارتباط دارد که طبیعتا این ها خیلی به جریان بخش خصوصی کمک نمی کنند. به دلیل اینکه
ملاحظاتی دارند که باید اعمال شود و معمولا ما کمتر در جذب این نهادها موفق بوده ایم. اما به هر روی ما هر ساله با بخشی از اقتصاد خصوصی در ارتباط بوده ایم و این دوستان نیز همواره کمک کردهاند این جشن آبرومندانه برگزار گردد. به هر حال جشن حافظ چون در برگزاری بسیار شفاف است، مانند جشنواره های دیگر خیلی بریز و بپاش نداریم. دورههایی ما با کمترین میزان مشارکت مالی اسپانسرها هم این جشن را به خوبی برگزار کردهایم. من امیدوارم با توجه به اینکه فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی در ایران رو به رشد است، این مطلب مد نظر قرار گیرد که فعالیتهای فرهنگی و هنری باید مورد توجه و حمایت مالی قرار گیرند چون دولت به تنهایی نمی تواند از این فعالیتها پشتیبانی مالی به عمل آورد. این امر باید به عنوان یک وظیفه در دستور کار موسسات خصوصی قرار گیرد زیرا اگر این اتفاق نیفتد ما جامعه رو به رشدی نخواهیم داشت. به
هر حال توسعه یک امر عمومی است که فرهنگ و هنر در آن نقش کلیدی و تاثیرگذاری را ایفا می کنند. برگزاری رویدادهایی همچون جشن حافظ فرصت خوبی است که نهادهای اقتصادی
خصوصی وارد شوند و حمایت خود را از نخبههای فرهنگ و هنر به عمل آورند.
-به نظر میآید که هر ساله اشتیاق دریافت تندیس حافظ برای هنرمندان بیشتر می شود و
قطعا یک دلیل آن خصوصی بودن و مستقل بودن این جشن است و به عقیده بنده دلیل بعدی
احترامی است که جشن حافظ و مجموعه دنیای تصویر برای هنرمندان به ارمغان می آورند،
نظر شما چیست؟
مسئله اصلی احترام از جایی می آید که باید معتقد بود به این احترام. خیلی وقتها این احترام در جامعه ما یک احترام ریا کارانهای است. مثلا در جشنوارهای که از یک نفر تجلیل می شود به نظر می آید که مسئولین آن جشنواره خودشان خیلی اعتقادی به این تجلیل ندارند. در واقع به قول آن شوخی معروف «بارخورده دارن می رن». یعنی مجبور هستند که یک کاری انجام بدهند. واقعیت ماجرا این است که هنرمندان از نگاه ما افراد محترم جامعه هستند و ما آنها را به این جشن دعوت میکنیم و قاعدتا تمام رفتارهای ما با آنها از سر احترام و دوست داشتن است. طبیعی است که شما وقتی این احترام را در میان میگذاری خب پاسخش هم احترام و صدق خواهد بود. بسیاری از هنرمندانی که با یکدیگر درگیری دارند در اینجا دور هم جمع می شوند با هر نگاه سیاسی یا هنری متفاوتی که داشته باشند. به همین دلیل این جشنی است که در یکسال از مسعود ده نمکی گرفته تا بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی در آن حضور دارند. این سلیقه های مختلف و افکار گوناگون هیچگاه در جشن حافظ بخاطر دیدگاهشان کنار گذاشته نشدهاند. بنابراین سلیقه و جایگاه هر هنرمندی برای جشن دنیای تصویر قابل احترام است. نمی شود که شما به هنر احترام نگذارید و جشن محترمی برگزار کنید. اما دوستان در جشنواره های دولتی به نظر می آید که بیشتر بر حسب وظیفه کارشان را انجام میدهند تا اینکه از روی عشق جشنواره را برگزار کنند.
-آخرین سوال پیرامون جشن دنیای تصویر این است که چرا عنوان تندیس این جشن حافظ
است؟
دلیل اصلی شخصیت حضرت حافظ برای مردم ایران است. حافظ هم نماد هنر این سرزمین است و هم بسیار قابل احترام و مبارک است. ما در هر خانه ایرانی در کنار قرآن حتما یک دیوان حافظ داریم و این خود دلیل بزرگی برای اعتقاد عمیق مردم ما به حافظ است. پس حافظ هم به دلیل بعد هنرمندانه و هم به دلیل بعد اعتقادی گزینه خوبی برای نامگذاری تندیس ما بوده است. ما هیچ شخصیت هنری دیگری در طول تاریخ جز حافظ نداریم که تا این حد مورد احترام باشد. همانطور که هیچ پادشاهی مثل کوروش نداریم. که هر دو نفر برای ایرانیان مایه مباهات هستند.
-با امید اینکه جشن دنیای تصویر سال به سال پر رونق تر و موفق تر برگزار شود، می رویم سراغ
چند سوال دیگر. آقای معلم شما به عنوان یک تهیه کننده با سابقه چرا در سینما کم کار شدهاید و پروژه کوروش به کجا رسیده است؟
حقیقتا کم کاری ما بر می گردد به وضعیت نابسامان و سردرگم سینمای ایران که متاسفانه روز به روز موقعیتش خطرناکتر نیز می شود. به خصوص برای بخش خصوصی که به هر حال پولش را از جیب دولت و بیت المال مردم در نمی آورد و سرمایهاش را باید از مردم جذب کند. ساز و کارهای صنعتی در سینمای ایران بسیارضعیف شده است و در طول چهار سال گذشته که یک تورم وحشتناک چهار برابری داشتهایم، عملا تولید یک فیلم متوسط در سینمای ایران حدود یک و نیم تا دو میلیاردتومان هزینه در بر خواهد داشت که در اکران باید تقریبا هفت میلیارد تومان بفروشد تا فقط هزینه خود را برگرداند که معمولا برای دو یا سه فیلم در سال بیشتر اتفاق نمی افتد. این
وضعیت دشوار در کنار رقابت دستگاه های دولتی برای ساخت فیلم است که صنعت فیلمسازی را به شدت گران کرده. دستگاههای دولتی که نگران بازگشت سرمایه نیستند چون پولی را از جیب ملت خرج کردهاند و دغدغهای هم برایشان وجود ندارد. این موضوع کار را برای جریان اصلی سینما به شدت دشوار کرده، مثلا فیلم کوروش برای سینمای ایران یک پروژه ابر تولیدی است. هم سرمایه گذاری درستی می خواد و هم مدت زمان طولانی برای تولید که به هرحال نیازمند ثبات
بازار و راهیابی به بازار جهانی است. اینها همگی دلایلی است برای کم کار شدن تهیه کنندهای مثل من که مایل نیست با پول جیب مردم قمار کند. امیدوارم که امسال بتوانیم یک کار را آغاز کنیم که حداقل این حرفه از یادمان نرود.
-تولید انیمیشن ملانصرالدین به کجا رسید؟
آن کار آماده است و درصدد پخشاش از شبکه نمایش خانگی هستیم ولی متاسفانه آثاری که در تولید، مورد حمایت دولت قرار ندارند در پخش نیز از قافله باز می مانند. تلویزیون هم اصلا به کارهای خصوصی کاری ندارد و فقط فیلم های آقایان را خریداری می کند. بنابراین ما فقط از طریق مردم می توانیم به برگشت سرمایه فکر کنیم.
-چقدر احتمال می دهید که فیلم کوروش تا پایان سال 94 در مرحله پیشتولید قرار گیرد.
همه چیز به آمادگی برای سرمایه گذاری بستگی دارد، حداقل باید 25 درصد از سرمایه کار تامین شود تا بتوان وارد مرحله پیشتولید شد.
-آقای معلم سوال آخر از شما در حوزه مطبوعات و نقد است، شما خود از باسابقهترین اهالی
مطبوعات در کشور هستید و یکی از بهترین نشریات تخصصی سینما یعنی دنیای تصویر را
سال هاست که منتشر می کنید. فضای نقد سینمایی امروز را در ایران به چه شکل تحلیل میکنید.
به هر حال فضای نقد در طی سالیان دراز گشایشهایی را داشته است. نیروهای جوان و باسوادی اضافه شدهاند اما بزرگترین مشکلی که ما داریم در خود جریان نقد نیست در گردانندگان نشریات و رسانههای ماست. متاسفانه تعداد کمی از آنها آگاهی کافی برای این کار دارند به نوعی مدیریت رسانههای ما دچار مشکل است. این عدم وجود مدیریت و ورود افراد ناآگاه باعث افت کیفیت نقد نیز شده است. یعنی بین نویسنده صاحبنظر و فردی که بدون هیچ اطلاع و سوادی دست به
قلم می برد، خلطی رخ داده است. خب این ماجرا، کار را برای جریان واقعی نقد سخت می کند. ولی جریان اصلی و اصیل به هویت خودش ادامه می دهد حتی در شرایطی که تعداد رسانه ها از
تعداد مردم نیز بیشتر شده و این خودضعف بزرگی به حساب می آید. رسانه های مهم جهان در هر کشوری بیش از 7 یا 8 عدد نیستند در ایران الا ماشالله رسانه داریم که عمدتا هم با
مدیریتهای آگاهانه اداره نمی شوند.
-از شما سپاسگزارم و به نمایندگی از نشریه نسیم کرمان از اینکه وقت خود را به ما دادهاید بسیار تشکر می کنم و امیدوارم باز هم میزبان شما درصفحه کافه هنر نشریه نسیم کرمان باشیم.
خیلی ممنونم، من هم امیدوارم که خوانندگان شما از خواندن حرفهای بنده به نتیجه مطلوبی دست پیدا کرده باشند.
امیر عابدین پور
دبیر گروه فرهنگ و هنر